واژه های نا ارام

از ادمهای اطرافم می نویسم ساده و عامیانه ....

واژه های نا ارام

از ادمهای اطرافم می نویسم ساده و عامیانه ....

ادمک


 

 

گاهی اوقات یک بوی عطر می پیچه توی دماغت و بیرون هم نمیره لامصب! حالا شاید بگی خوب بزار باشه چکارش داری!  البته تا همین حد مشکلی نیست ولی مشکل اینجاست که این بوی عطر ارام ارام تبدیل میشه به یک ادمک...یک ادمکی که میره توی مغزت و افسارتو زندگیتو همه چی تو رو به دست میگیره و مثل یک اسب سوارت میشه....انوقت تو میشی بنده و اسیر اون ادمک......و نهایتا برمیگرده به این که" این بوی عطر است که می ماند"....

نظرات 2 + ارسال نظر
حبابها چهارشنبه 13 بهمن 1395 ساعت 12:17

واژه های نا ارام.....بسیار عالی

خیلی خوبه

موفق باشید

ممنون ....

ماه بانو چهارشنبه 13 بهمن 1395 ساعت 10:58 http://mahbanno.blogfa.com

دیشب بین خواب وبیدار بودم یه اسم به نظرم رسید واسه وبتون خنده ام گرفت اولش
ولی بازم نظره دیگه
لاطالئات

اسم بسیار بامسمایی هست!
اسم انتخاب شد...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.