واژه های نا ارام

از ادمهای اطرافم می نویسم ساده و عامیانه ....

واژه های نا ارام

از ادمهای اطرافم می نویسم ساده و عامیانه ....

سیاست

 

 در خبرها خواندم که ماموران مرزبانی امریکایی از ورود یه  بچه  پنج ساله ایرانی به امریکا جلوگیری کرده به او دست بند زده و دستگیرش کرده اند فقط به این خاطر که تهدیدی برای امنیت ملی امریکا محسوب می شود!....با خودم فکر کردم همه این  عالم زندگی و حتی اغلب  باورهای ادمها حتی انهاییکه مقدس می شمرند محصول سیاست است....این سیاست است که همه چیز را تعیین می کند که یک کشوری که خودش منطقه ما را به اتش کشیده یک بچه پنج ساله را تروریست می نامد....میگی نه برو تاریخ را بخوان!.....می بینی انچه زندگی عالم و باورهای ادمها را می سازد بیشتر سیاست است تا چیزهای دیگر...سیاست هم از حب و بغض و گوشه تاریک ذهن ادمها نشات می گیرد....

پی نوشت :وطن هیچگاه دست از سرت بر نمی دارد.....ان ادمی که همه عمرش را در کانادا زندگی کرده شناسنامه کانادایی دارد و شده یک ایرانی کانادایی حالا به امریکا راهش نمی دهند چون اینجا به دنیا امده......هیچ وقت نمی توانی از وطن و هویتت فرار کنی حتی اگر ان را نخواهی....

نظرات 1 + ارسال نظر
نفس سین پنج‌شنبه 14 بهمن 1395 ساعت 22:16

بحث سیاسی که میکنم خواهرم میگه اصلا از سیاست خوم نمیاد کاری به سیاست ندارم

منم میگم: من باهاش کار دارم چون اون بدجور با ما کار داره

هیچ کس نمی تونه نسبت به سیاست بی تفاوت باشه...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.