واژه های نا ارام

از ادمهای اطرافم می نویسم ساده و عامیانه ....

واژه های نا ارام

از ادمهای اطرافم می نویسم ساده و عامیانه ....

شوخی دستی ممنوع!

 

 

ساعت هشت و نیم که سر کار اومدیم یه نفر لپ ما رو کشید!....یه اقایی بود که برای ما مغز گردو بسته بندی می اورد امروز صبح اول وقت امد و گلایه کرد که چرا دیگر از او خرید نمی کنیم که ما هم گفتیم چون گردوهایت خارجی است ما مغزگردو خارجی نمی فروشیم که او هم با تبلیغ و تکذیب گفت که کی گفته!؟....بارهای ما همگی از مغزگردوهای مراغه و تویسرکان است که ما هم گفتیم: نخیر! برو این حرفها را به کسی بزن که این کاره نباشه بنده از ظاهر گردو می فهمم که این بار مال کجاست.....خلاصه یه نیم ساعتی معطل کرد که نظر ما عوض شود که البته عوض نشد! او هم موقع رفتن به قصد شوخی لپ ما رو گرفت و محکم فشار داد و کشید! و گفت: از ما خرید کن به نفعته!....اقا این لپ ما صبح تا حالا اینقدر درد می کنه که حد نداره یکی نیست به این بی ناموس بگه اخه چکار به لپ مردم داری!....

اقا اگه جایی می رید که می خواهید یک صحبت یا بحث طولانی داشته باشید یه ادامس ترجیحا نعنایی و یا یک قرص نعنا توی دهنتون بزارید به خدا مردم گناه دارند!