واژه های نا ارام

از ادمهای اطرافم می نویسم ساده و عامیانه ....

واژه های نا ارام

از ادمهای اطرافم می نویسم ساده و عامیانه ....

نان خشک و پنیر...

 

  چند نفر از همکاران خانم مشغول خوردن نون خشکه و پنیر بودند یکی از انها لقمه ای از ان را برایم داخل دفتر اورد خوردم چقدر خوشمزه بود....شب یک بسته نون خشکه بردم در خانه یک تکه از ان را با پنیر خوردم که اصلا ان طعم را نمی داد فردا امدم و از انها پرسیدم پس توی خونه نون خشکه و پنیر این طعم را نمی داد گفتند پنیرش باید خامه ای باشه....شب پنیر خامه ای بردم باز هم مثل اون نبود.....فردا گفتم باز هم طعمی نداشت گفتند چه نان خشکی برده ای؟ گفتم نان خشک گندم گفتند اشتباهه! باید نان خشک جو ببری....نان خشک جو بردم شب از بس نان خشک و پنیر خامه ای خوردم سیر نشدم ولی از جویدن خسته شدم......درس امروز.....طعم ها را زنان می دانند....